تنهایی ام را با دیگران تقسیم نخواهم کرد...

چون یک بار کردم

چندین برابر شد...!!!



پشت چراغ قرمز،پسرکی با چشمانی معصوم و دستانی کوچک گفت:

چسب زخم نمی خواهید؟ پنج تا صد تومن ...

آهی کشیدم و با خود گفتم:

تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم،

نه زخم های من خوب می شود،نه زخم های تو . . . .!!

جالب است...!!

ثبت احوال همه چیز را در شناسنامه ام نوشته است،

به جز

احوالم . . .!

اینجا در دنیای من،گرگ ها هم افسردگی مفرط گرفته اند...

دیگر گوسفند نمی درند،

به نی چوپان دل می سپارند و

گریه می کنند. . . !!

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: