بهم ایراد می گیرن چرا اینقدر غمگین می نویسی ؟
بهشون میگم : اون کسی که تو خیابون گیتار میزنه
خیلی ها فکر می کنن آدم شادیه ...
ولی نمی دونم چرا همیشه چشماش پر از اشک میشه !!
خدايـــا ؛
ايـن روزهــا حرفهـــايم
بويـــِ نـ ـاشـــکري مي دهنــد ...
امـــا تـــو...
بـه حســـاب تنهــ ــ ـايي و درد دلــ بگـــذار...!
چقدرسخته....
حـال ایـن روزهـایِ مـنـو ..
لـک لـکِ بـال شـکـسـتـه ای مـی فـهـمـه..
کـه تـویِ سـوزِ پـایـیـز ..
بـا چـشـم گـریـان کـوچ هـمـرهِـش رو نـگـاه مـیـکـنـه.
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود