سایت عاشقانه
دلنوشته های آرش آریایی
کاش یکی پیدا میشد ...
کاش یکی پیدا میشد که
وقتی میدید گلوت ابر داره
و چشمات بارون ،
به جای اینکه بپرسه "چته ؟"
"چی شده ؟"
بغلت کنه و بگه “ گریه کن” …
اگر یک آسمان دل را به قصد عشــــــــق بردارم
اگر یک آسمان دل را به قصد عشــــــــق بردارم
میان عشق و زیبایی تــو را من دوست می دارم
در نگاه ات همه ی مهربانی هاست
قاصدی که زندگی را خبر می دهد
و در سکوت ات همه ی صــــــداها
فریادی که بــــودن را تجربه می کند
میان عشق و زیبایی تــو را من دوست می دارم
در نگاه ات همه ی مهربانی هاست
قاصدی که زندگی را خبر می دهد
و در سکوت ات همه ی صــــــداها
فریادی که بــــودن را تجربه می کند
تو را دوست خواهم داشت...
تو را دوست خواهم داشت...
آن چنان که ؛ خود را...
حتی اگر....
تمام عشاق را دیوانه بخوانی...
و عشق را...
قصه ای بی سرانجام...
من...
تو را دوست خواهم داشت...!
حتی بیشتر از خودم..!!
دستهایت...
نه عاقدی در کار بود نه خطبه ای ..
نه کاغذی امضا کردیم نه قراردادی نوشتیم ..
ولی چه تعهد شیرینی ..
دستهایت ،
مرابه تمام آدم های سرزمینم حرام کرد ..!!
رفتی؟؟؟به درک
اینقدرمرا از رفتنت نترسان
قرارنیست تا ابد باهم بمانیم
روزی هـــــــمه رفتــــنـــــی اند
ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه
بلند میگویم:رفتی به درک؛لیاقت ماندن نداشتی
