سه آرزوی قشنگ عاشقانه :
بی من نباشی
بی تو نباشم
بی هم نباشیم !
چیزی نیست
که مرا سر شوق بیاورد
جز تو!
که تو هم نیستی...
بامن بمان
می خواهم درفضایی که از عطرتن توآکنده است نفس بکشم
بودنت را حس کنم
حتی اگر سایه ای باشی برقلب شکسته ام
می خواهم چشمانم رافدای آمدنت کنم تا بیایی
بهانه ای باشی برای زنده بودنم نفس کشیدنم
خوب من
بامن بمان
کم رنگ به اندازه تولدِ شعری عاشقانه
تو را چه نام دهم من ، فرشته یا که پری ؟
برای من تو خدایی دمیده در بشری
تو میرسی و دلم را تلاش بیهوده ست
نمی شود که نبازم ، نمی شود نبری
اگر تو عیب مرا هم نشان دهی غم نیست
که مثل آینه ها صادقانه مینگری
هنوز بعد تو سرگرم خاطرات توام
تو ای ستاره چه دنباله دار می گذری
برای با تو نشستن اگرچه من هیچم
برای بودن با من تو بهترین نفری
به بوی زلف تو از خویش می روم بی شک
شبی دوباره اگر شانه ای به مو ببری
تو مثل رودی و من مثل شاخه ای خشکم
خوشم به بودن با تو ، خوشم به دربدری