شب را دوست دارم...
چرا که در تاریکی چهره ها مشخص نیست...
و هرلحظه این امید در درونم ریشه میزند که آمده ای!
ولی من ندیدمت...
صدایٍ گام های تو
ضربانٍ زندگیٍ من است
بامن راه بیا...
تشنه ی زنده بودنم...
بی تو برگی زردم دریای از دردم
هیچ وقت آروم نمی شم دنبالت می گردم
ناز دو چشمات عزیز می دونی بی تو نمی تونم
اشک دو چشمات غریبه می دونی بی تو نمی دونم
پست ===== 1000
حال من یه گوشه تنهام با یه عکس یادگاری
رفتی و گفتی که من رو
دوستم نداری
به سلامتی رفیقی که از پشت خنجر خورد ولی برگشت
و گفت:
بیخیال رفیق! میدونم نشناختی.........